داستان زیبا و عاشقانه
از دیوانه ای پرسیدند: چه کسی را بیشتر دوست داری؟
دیوانه خندید و گفت: عشقم را
گفتند: عشقت کیست؟
گفت: عشقی ندارم
خندیدند و گفتند: برای عشقت حاضری چه کارها کنی؟
گفت: مانند عاقلان نمی شوم... نامردی نمی کنم ... خیانت نمی کنم ...
دور نمی زنم... وعده سرخرمن نمی دهم ... دروغ نمی گویم ...
دوستش خواهم داشت، تنهایش نمی گذارم، می پرستمش ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( چهارشنبه 95/6/31 :: ساعت 9:14 صبح )